السن

فرهنگ واژگان شهباز

چرا واژگان پارسی رو جایگزین واژه ها عربی و انگلیسی بکنیم ؟

دکتر حسابی گفته که زبان پارسی توانایی ساخت واژه در زمینه های فناوری و دانش رو دارد .

توانایی زبان فارسی نوشته دکتر حسابی 

  • میکوشم که بتونم جوری بنویسم که شما آسون تر بفهمید .
  • ولی واژه ها به گوشتان آشنا نیستند و در گام نخست خواندن آنها دشوار است .
  • اگر میخواهید پارسی بخوانید ، شما هم باید کمی کوشش کنید . 

شیوه ی واژه سازی

  • analogy = باهمانندشناسی
  • جریان الکتریسیته = روانه ی برقی .
  • مدار 

– رونگ الکتریکی = مدار الکتریکی 

در زبان اوستایی واژه ی تچنگه = circuit هست ، تچ = رو ، انگه = پسوند گردی است به چم یک دور . انگه رو کوتاه کردم به انگ . رو + انگ = رونگ = مدار یا circuit

  • ایزوله

میان دو رونگ ( مدار ) ایزوله ، رفت و آمد روانه ( جریان ) نیست و روانه هایشان از همدیگر جدا هست .

– مدارهای جداروان = مدار های ایزوله .

جداروانسازی = ایزوله کردن .

  • procedure = پیشروند ( روند از پیش دانسته ی کاری ) 

در اون کاربرد روند هم میشد بجاش بکار برد ولی داشتن این واژه ی نو خوب است.

  • خروجی push-pull = برونگذار دهنده-کشنده.
  • مقاومت pull-up ( پول-آپ ) = ایستاگر بالاکش.
  • مقاومت pull-down ( پول-داون ) = ایستاگر پایین کش.
  • تابع

– تابع در برنامه نویسی = کارنوشت

  • تعریف

– پارامتر تعریف در سروو درایور = پارامتر ویژگی دهی

– تعریف متغیر در زبان C = شناسش

تعریف هم ریشه با معرفی هست ، در تعریف متغیر ( پویا ) در زبان برنامه نویسی C هم داریم، متغیر رو به کامپایلر معرفی میکنیم یا میشناسونیم . 

– #define = نامگذاری

  • ثابت = constant.

– سرعت ثابت = تندی پایا

– ثابت در برنامه نویسی = پایا

  • حالت

– حالت کاری = کارگون

– حالت خروجی = برونگون 

– حالت = گونش 

  • سرعت

– تعیین سرعت = تندی گذاری

– سرعت = تندی

  • شتاب

– شتاب مثبت = تندی افزایی = acceleration .

– شتاب منفی = تندی کاهی = deceleration .

– شتاب = دگرش تندی 

  • متغیر

– متغیر در برنامه نویسی C = پویامایه 

  • مثبت (+)

– اعداد مثبت روی محور افقی ( روی محور x+ ) = شماره های پیشا 

– اعداد مثبت روی محور عمودی ( y+ ) = شماره های فراز 

– در x,y=(5,10 ) = پیشا 5 فراز 10

– در x,y=(5,-10 ) = پیشا 5 فرود 10

– رفتن بسوی مثبت افقی = پیشروی 

– سنسور حد مثبت در سروو درایور = حسگر کرانه پیشا

  • منفی (-)

– اعداد منفی روی محور افقی ( روی محور x- ) = شماره های پسا .

– اعداد منفی روی محور عمودی ( y- ) = شماره های فرود .

– x,y=(-5,10 ) = پسا 5 فرا 10

– x,y=(-5,-10 ) = پسا 5 فرو 10

– رفتن بسوی منفی افقی = پسروی .

– سنسور حد منفی = حسگر کرانه پسا.

  • سنسور های مجاورتی = حسگر های درنزدیکیاب
  • محور

محور مختصات = راستاشمار مختصات .

محور y = راستاشمار y .

  • مختصات = جاینما .
  • جمع = + = همش ( 3+4 ) ( 3 همش 4 ) .
  • تفریق = – = کمش ( 3-4 = 1 ) ( 4 کمش 3 )
  • ضرب = x = جهش ( 4×5 ) ( 4 جهش 5 )
  • تقسیم = / = برش ( 15/3 ) (15 برش 3 )
  • ساکن = ایستا = static.
  • بستار = سوئیچ

بست + ار 

  • سورس

– پایه ی سورس کننده ی جریان = پایه ی فراده روانه .

– پایه ی سورس کننده ی جریان در ولتاژ پایین = پایه ی فروران روانه .

– سورس کننده گی جریان = فرادهی روانه .

  • سینک

– پایه ی سینک کننده جریان در ولتاژ پایین = پایه ی فروکش روانه .

– پایه ی سینک کننده جریان در ولتاژ بالا = پایه ی فراگیر روانه .

– سینک کننده گی جریان = فروکشی روانه .

  • خازن 

قطعه ی خازن = انبارگر = capacitor. 

کار خازن = انبارگری = capacitance. 

  • خروجی

پایه ی خروجی ، خروجی ولتاژ و سیگنال است و هر نامی دارد باید به ولتاژ هم بیاید. برای نمونه سیگنال را در بیرون مینهند یا میگذارند یا میدهند .

– پایه ی خروجی  = پایه ی برونگذار ( سیگنال و ولتاژ را خروجی میدهد ).

– در خروجی = بروندر ( در ( door ) برونی ) .

– مدار درایور خروجی = مدار برونساز ( سازنده ی برون ) .

  • forward

– بایاس فوروارد دیود = آرایش پیشگشا .

– رفتن سروو موتور بسوی مثبت = پیشروی .

  • جریان الکتریسیته = روانه ی برقی .
  • کوپل

– کوپل شدن = همرو شدن .

  • مبدا = آغازگاه .
  • امیتر مشترک = امیتر همبند . 
  • مقصد = آماجگاه ( جای هدف ) .
  • مقاومت 

– قطعه ی مقاومت = ایستاگر = resistor . 

– کار مقاومت = ایستاگری = resistance .

  • منبع تغذیه = توانده .
  • ورودی

– پایه ی ورودی = پایه ی درونپذیر ، ولتاژ و سیگنال را به درون میپذیرد .

– ولتاژ و سیگنال ورودی = ولتاژ و سیگنال در درونپذیر ، ولتاژ و سیگنال درونپذیرفته .

– جریان ورودی = روانه فروکشیده ، روانه ی فراگرفته

– پایه ی ورودی جریان = پایه فروکش ، پایه ی فروکشنده ی روانه( چیزی که به پایین میگیرد ).

– در ورودی = دروندر ( در ( door ) برونی ) .

شهباز چیست ؟

شهباز آفریننده ی دو چیز از یک چیز است .

شهباز چیزی را در سر میاورد و از آن دو چیز در چنگ هایش میاورد .

شهباز یک چیز را درمیابد و از آن دو چیز میسازد . 

شهباز ساخته های خود را بدست میاورد .

شهباز آفریننده ی خوب و بد است .

شبهاز شمالی پرنده ای از خانوانده ی بازها ، با خط های افقی روی شکم و منقار و چنگال های زرد است .

این پرنده در همه ی دنیا زندگی میکند بجز جنوبگان . 

باهوش است و خوب یادمیگیرد و نترس است .

 

پیمایش به بالا